سبد خرید
برندینگ در بازاریابی
در شرایط پر رقابت امروز اینکه کسب و کارها تصور کنند با دید سنتی و بدون داشتن یک استراتژی دقیق می‌توانند سرپا بمانند و سهم خود را در بازار، حفظ کنند یک دیدگاه کاملا سهل انگارانه است. غفلت از بحث‌های روز بازاریابی می‌تواند کسب و کارها را به نابودی سوق دهد و کلیه اهداف موسسان و سهام داران آنان و امید کارکنان را به یاس تبدیل کند. از این رو باید کاملا مقولاتی چون برندینگ در بازاریابی که برای پایداری کسب و کارها یک الزام به شمار می‌رود را جدی گرفت. برندینگ و بازاریابی هر کدام مقوله ای مهم در زمینه توسعه کسب و کارها به شمار می‌روند، به همین جهت ابتدا و پیش از پرداختن به اهمیت برندینگ در بازاریابی می‌بایست، به تعریف هر یک از این دو مقوله مهم بپردازیم. با ما همراه باشید.
تعریف برندینگ
برندینگ یک مقوله ساده نیست و گستره وسیعی از فعالیت هایی را در بر می‌گیرد که به وسیله انجام آن‌ها تصویری شامل هویت یک شرکت و محصولات و خدماتش در ذهن مخاطبان حک میشود و هر جایی اسم آن برند بیاید ناخودآگاه آن تصویر در ذهن آنان متبادر می‌گردد. یک برندینگ موفق می‌تواند موجب شود که محصولات و خدمات شرکت دارای مشتریانی ثابت و حتی وفادار شوند و مشتری وفادار خودش بدون اینکه دستمزدی از شرکت بگیرد دیگران را به خرید از کالا و خدمات آن برند ترغیب می‌کند. از این رو برندینگ می‌تواند اصولی و موفق باشد.
در حقیقت برندینگ ماهیت یک برند را در دل مخاطبان شکل می‌دهد و شامل لوگو، نام تجاری، علامت، طراحی، رنگ‌ها، تبلیغات وغیره می‌تواند باشد. با یک برندینگ موفق بینشی نسبت به محصولات و خدمات برند در ذهن مشتریان ایجاد میشود که استفاده از محصولات و خدمات شرکت مورد نظر را راهی برای رفع نیاز و حل مساله خود بدانند. برای برندینگ البته تعاریف مختلفی ارائه میشود و نمی‌توان به صورت قاطعانه هیچ یک تایید و یا به طور کامل رد کرد. بلکه می‌توان گفت اکثر این تعاریف تاحدی درست هستند و البته ممکن است به اندازه کافی جامع نباشند و همه مقولات مربوط به برندینگ را در بر نگیرند.
مفهوم برندینگ در بازاریابی :
برخی به اشتباه بحث بسیار وسیع و پیچیده برندینگ و برندسازی را فقط در طراحی یک نام تجاری و لوگو برای کسب و کار و کالا و خدمات آن محدود می دانند، که این یک دید بسیار سطحی است. البته نام تجاری و لوگو هم بخشی از مقوله وسیع برندینگ است. اما تمام آن نیست. به طور کلی تمامی روش‌ها و شیوه‌هایی که با هم موجب می شوند تصویری از خدمات و محصولات و نام یک شرکت یا کسب و کار در ذهن و چشم مخاطبان بر جای بماند برندینگ نامیده می شود. به تعبیر دیگر می توان گفت کلیه اقداماتی که موجب خلق یک برند در میان مخاطبان می شود را برندسازی و برندینگ می نامند.
برندسازی در حقیقت با احساسات مخاطبان طرف می باشد و محصولات و خدمات یک کسب و کار را در دل و ذهن افراد و مخاطبان حک می‌کند و می‌تواند در دل آن‌ها وفاداری ایجاد کند. به همین علت می توان گفت برندسازی یا برندینگ فرآیندی است که در طی آن به جایگاه احساسی و عاطفی یک محصول یا خدمت که توسط کسب و کاری ارائه می شود، افزوده می گردد و بدین وسیله ارزش آن برای مشتریان و سایر مخاطبان افزایش می یابد.
راز برندینگ موفق
یک برندینگ موفق در صورتی انجام می گیرد که خواسته‌ها و نیازهای مشتریان بالقوه به خوبی شناسایی شود و برندسازی در ذهن مخاطبان بر اساس نیازهای آنان صورت گیرد. برندینگ یک شرکت با تجربیات و برداشت‌های قبلی مشتریان از بازار در ارتباط خواهد بود و در کنار جذب عده ای به سوی برند، بخشی از مشتریان را از برند دور خواهد کرد. برندینگ موفق باید هر روز در تلاش برای جلب بیشتر رضایت مشتریان و جذب مشتریان جدید باشد. این کار تنها در سایه تحقیقات میدانی درست، بررسی عملکرد و رضایت مشتریان و تعیین استراتژی تبلیغاتی صحیح امکانپذیر است.
در عمل، مدیریت برند پایه و اساس مناسبی را برای بازاریابی و ارتباطات شما ایجاد خواهد کرد که عدم توجه به آن ممکن است برند را از رقبایتان عقب بیاندازد. به همین دلیل است که سیستم ارتباط با مشتریان در اکثر برندها و شرکت‌های موفق به شدت جدی گرفته می شود و این شرکت‌ها یک دیتابیس کامل از کلیه راه‌های ارتباطی مشتریان گذشته خود و مشتریان بالقوه دارند و با ارتباط مستمر با آنان سعی در جلب نظر آنان دارند. از یاد نباید برد که مشتری قدیمی می تواند باز هم از شرکت خرید کند و همچنین دیگران را هم به خرید از کالا و خدمات یک برند ترغیب نماید.
پس باید یک تجربه خرید عالی در ذهن وی ثبت شود و وی هرگز این تجربه خوب را فراموش نکند. همچنین باید در نظر داشت که خدمات پس از فروش و نظرخواهی از مشتریان برای ارائه خدمات بهتر هم روی دید مشتری تاثیر شگرفی دارد. از این رو می بایست شرکت ها برای داشتن یک برندسازی موفق حتما روی احترام حقیقی به مشتریان خود وقت و انرژی کافی بگذارند که این خود یک سرمایه گذاری برای آینده به شمار می رود.
گاهی هم فرآیند برندینگ به نتیجه دلخواه نمی رسد و به همین سبب باید شرکت به یک کار اصولی دست زده و برند را باز تعریف کند و در اصطلاح ریبرندینگ یا بازسازی برند را انجام دهد تا از شکست تجاری جلوگیری کرده و با روشی دیگر سعی در نیل به موفقیت نماید.
تعریف بازاریابی
تقریبا کمتر کسی پیدا می شود که با مقوله بازاریابی آشنایی نداشته باشد. اما اگر از افراد زیادی بخواهیم تعریف بازاریابی را به طور دقیق بیان کنند کمتر کسی موفق به انجام این کار می شود. البته برای بازاریابی یک تعریف یکتا وجود ندارد و تعاریف زیادی برای آن در دسترس می باشد که هر یک هم تا حدود زیادی درست می باشند. یکی از کامل ترین تعاریف بازاریابی توسط انجمن بازاریابی آمریکا ارائه شده که آن را مجموعه فعالیت ها و فرآیندهایی می داند که برای انتقال و تبادل هر چه که برای مشتریان و کلیت افراد جامعه ارزشمند است انجام می گیرد.
در تعریفی دیگر بازاریابی را بازاریابی هر گونه ارتباطی می‌دانند که در کسب و کار و با افرادی خارج از کسب و کار، برقرار میشود. بر طبق این تعریف مارکتینگ یا بازاریابی هنر تغییر ذهنیت مردم نسبت به هر چیزی است. بازاریابی این فرصت را برای کسب و کار فراهم می‌کند تا با فروش بهتر محصولات خود، سودآوری داشته باشد و به سودآوری رسیده و گسترش پیدا کند و همچنین بتواند با استخدام پرسنل جدید به ایجاد شغل در جامعه هم کمک نماید. همچنین باید در نظر داشت که بازاریابی، فرصتی برای همکاری با کسب و کارهای دیگر و ایجاد روابط کاری فراهم می‌کند.
اما یک تعریف ساده هم از بازاریابی وجود دارد که همچنین مورد پذیرش قرار می‌گیرد و منسوخ نشده است. در این تعریف، بازاریابی به انجام دادن فعالیتی در کسب و کار اطلاق میشود که موجب رضایت مشتری گردد. در این صورت روند فعالیت های کسب و کار منجر به رضایت مشتری شده و از طریق این رضایت مشتریان، سودآوری برای سازمان یا شرکت هم حاصل میشود. در واقع هم رضایت مشتری و هم سودآوری سازمان به دست می‌آید.
این تعریف با واقعیت عملی روز هم بسیار هماهنگ است. اگر یک مشتری از کالا یا خدمات یک کسب و کار استفاده کند و رضایت داشته باشد نه تنها در خریدهای بعدی خود از کسب و کار فوق خرید می‌کند بلکه استفاده از کالا یا خدمات آن کسب و کار را به دیگران هم توصیه می‌کند. از این رو رضایت مشتری کلید موفقیت کسب و کارها به شمار می‌رود.
تاثیر برندینگ در بازاریابی
با در نظر گرفتن تعریف برندینگ و بازاریابی حال به مقوله تاثیر برندینگ در بازاریابی می‌پردازیم. برندینگ به شناخته شدن یک تصویر مناسب از کسب و کار در ذهن دیگران کمک می‌کند. حال وقتی که کسب و کاری که برندش به خوبی شناخته شده و تصویر مناسبی از آن در ذهن مخاطبان وجود دارد پیشنهادی یا کالا و خدمات جدیدی ارائه می‌کند، مخاطبان بر اساس شناختی که از برند مورد نظر دارند و نام نیکی که از آن در ذهنشان ثبت شده، آن را نسبت به رقبایش در بازار در اولویت قرار می دهند. در حقیقت خود برندینگ موفق یک پله از مارکتینگ برای یک کسب و کار است و وقتی یک برندینگ موفق و الهام بخش برای محصولات و خدمات کسب و کاری صورت گرفته باشد، مخاطبان می‌توانند با آن‌ها راحت تر ارتباط برقرار کرده و با ایجاد تعامل روحی از محصولات و خدمات آن برند خرید نمایند.
باید در ذهن مخاطبان هویت برند خود را به خوبی جا بیندازید و مفهوم و شعار برند شما برای آنان به خوبی شناخته شده باشد تا بتوانید توقع تعامل را از آنان داشته باشید. برای این کار استفاده از محتوای مناسب می‌تواند بسیار کاربردی باشد. استفاده از فیلم هایی که مفاهیم را به خوبی منتقل کنند، مقالات کاربردی و آموزشی در سایت‌ها، فعالیت در شبکه‌های اجتماعی و غیره می‌تواند در این زمینه به کسب و کارها کمک زیادی بکند.
در نهایت لازم به ذکر است که مارکتینگ یا بازاریابی و برندینگ دو مفهوم بسیار مهم و البته کاربردی در دنیای تجارت و کسب و کار هستند که در کنار هم می‌توانند دو بال پرواز و اوج گیری و نیل به اهداف متعالی برای کسب و کارها تلقی گردند و این دو کاملا در هم تنیده هستند و تفکیک کردن فرآیند بازاریابی از فرآیند برندینگ تقریبا غیر ممکن به حساب می‌آید. به همین جهت باید برای موفقیت کسب و کار و داشتن سهم مناسبی از بازار حتما تاثیر برندینگ در بازاریابی را به خوبی جدی گرفت.
اهمیت برندینگ در کسب و کارها
واضح است که برندینگ و فرآیندهای تخصصی آن فواید متعددی برای کسب و کار شما به ارمغان می‌آورد. از مهم ترین موارد آن می توان به این مورد اشاره کرد که برندینگ می‌تواند به انتقال پیام شما کمک کرده، منجر به آگاهی از سرویس و محصولات شما، برقراری ارتباط با مشتریان و شناخت آنان نسبت به برند می‌گردد.
همچنین وقتی برندینگ صحیح انجام شود، اعتبار محصول و خدمات آن کسب و کار در دل مشتریان بالا می‌رود و خود این افراد وفاداران به برند می‌شوند و همین موضوع موجب میشود به بازاریابی دهان به دهان بدون دریافت مزد برای برند بپردازند. در حقیقت سرمایه گذاری در برندینگ ارزش افزوده فراوانی برای کسب و کارها می‌تواند ایجاد کند. برای این کار باید میزان رضایت مشتریان از کالا و خدمات کسب و کار و همچنین پاسخگویی و ارتباط مناسب با مشتریان هرگز نباید فراموش گردد.
باید یک نکته در این زمینه مغفول واقع نگردد و آن این مورد است که اهمیتی ندارد ما در مورد برندمان چگونه می‌اندیشم، بلکه تصورات مشتریان برند ماست که حائز اهمیت بوده و منجر به رشد هر چه بیشتر آن می‌گردد. باید در نظر داشت که مشتری و اهمیت دادن به وی در فرآیند برندسازی بسیار بسیار اهمیت دارد. به بیان بهتر برندینگ فقط به معنی در دست گرفتن بازار هدف و یا پذیرش محصولات و خدمات کسب و کار توسط مشتری در بین رقبا نیست.
