اگر از شما سوال کنند که یک تیم موفق چه زمانی بهترین عملکرد را از خود نشان می دهد چه پاسخی می دهید؟ حتما ذهن شما بیشتر به سمت عملکرد تخصصی و تکنیکی اعضا تیم می رود و به این فکر می کنید که یک تیم زمانی بهترین عملکرد را از خودش نشان می دهد که اعضای آن همه متخصص باشند،هدفی واحد داشته باشند و با یکدیگر هماهنگ باشند ؛ بله درست است یک تیم برای موفقیت باید همه این ویژگی ها را داشته باشد اما بد نیست که بدانید مهم ترین ویژگی برای داشتن تیمی موفق، هیچ یک از این ها نیست! ” یک تیم زمانی موفق است که بین اعضای آن آرامش وجود داشته باشد”

“پاول سانتاگا” یکی از مدیران گوگل بعد از دو سال تحقیق بر روی عملکرد تیم ها به این نتیجه رسید که بالاترین سطح عملکرد در تیم ها تنها زمانی اتفاق می افتد که بین اعضای آن آرامش وجود داشته باشد و زمانی این آرامش برقرار می شود که افراد در موقعیت شغلی که دارند احساس امنیت کنند و بدانند با یک اشتباه موقعیتشان به خطر نمی افتد. با داشتن این احساس آرامش و امنیت، خلاقیت و قدرت ریسک در بین اعضا بیشتر می شود

شما برای آنکه بتوانید در هر کاری که قصد انجام آن را دارید موفق باشید حتما باید نسبت به آن کار حس خوشایند و مثبتی داشته باشید، داشتن این حس باعث افزایش همکاری بین اعضا تیم می شود و به آن ها اجازه می دهد سخت ترین مشکلات را با کمک یکدیگر حل کنند. “باربارا فردریکسون”، یکی از محققین دانشگاه نورث کارولینا در تحقیقات خود به این نکته اشاره کرده است که احساس امنیت و آرامش شغلی باعث بوجود آمدن احساسات  مثبت دیگری  مانند: حس اعتماد به دیگران، کنجکاوی  و اعتماد به نفس  می شود، که در مجموع باعث می شود فرد در کارش با انگیزه تر و  مصمم تر باشد و در نتیجه ذهنی باز تر برای حل مشکلات داشته باشد. محیط کار باید چالشی باشد! چرا که چنین محیطی باعث افزایش سطح هورمون اکسی توسین در بین اعضای تیم و افزایش حس اعتماد به نفس و قدرت ریسک پذیری در میان آن ها می شود. همانطور که سانتاگا ( یکی از مدیران گوگل ) وجه تمایز گوگل از دیگر شرکت ها را در قدرت بالای ریسک پذیری اعضای تیمش می داند

فکر می کنم  که اکنون می خواهید بدانید که چگونه حس  آرامش و امنیت را  می توانید در بین اعضای تیمتان بوجود آورید؛ برای پیدا کردن پاسخ سوالتان با ما همراه باشید اکنون مراحلی که سانتاگا برای ایجاد این احساسات در میان اعضای تیمش انجام داده است را با هم مرور می کنیم

همکار باشید نه دشمن

حس نفرتی که انسان ها نسبت به باختن دارند به مراتب بیشترو قوی تر  از حسی است که به آن ها در هنگام برد می دهد، سانتاگا به خوبی از این موضوع آگاهی داشت و وقتی که تیمش در انجام کاری شکست می خوردند، می دانست که تیمش از خود او هم بیشتر ناراحت هستند پس نیازی برای سرزنش تیمش نمی دید و نحوه عملکرد اعضا را برای موفقیت بعدی برنامه ریزی می کرد

دوست دارید با شما چگونه رفتار شود؟! با بقیه نیز همانطور برخورد کنید
هر فردی در دنیا نیاز به احترام، استقلال و موقعیت اجتماعی مناسب دارد، داشتن این نیازهای اساسی در تیم باعث بوجود آمدن حس مثبت در بین آن ها می شود. طبیعی است به هنگام بروز مشکل، انسان باتوجه به شرایط محیط اطرافش در وضعیتی قرار می‌گیرد که کنترل رفتارش دشوار می‌شود. سانتاگا برای حفظ آرامش در این شرایط از تکنیک ” درست مثل من ” استفاده می کرد

به این حالت که وقتی از یکی از اعضای تیمش خشمگین می شد و می خواست خشمش را خالی کند به خود می گفت:

این شخص عقاید، طرز تفکر و نظراتی دارد، درست مثل من

این شخص هم ناراحت و مضطرب است، درست مثل من

این شخص خانواده و فرزند دارد درست مثل من

این شخص نیاز به احترام و قدردانی دارد درست مثل من

این شخص نیاز به صلح، امنیت و خوشحالی دارد ، درست مثل من

پیش بینی کنید
شما بعد از مدتی به شخصیت اعضای تیمتان پی می برید پس کم کم می توانید واکنش آن ها را نسبت به حرف هایی که می خواهید با آن ها بزنید پیش بینی کنید، پیش بینی رفتار اعضای تیم در مقابل حرف هایی که می خواهید به آن ها بزنید به شما در تعامل با اعضای تیمتان کمک می کند، مطرح کردن موضوعات دشوار و پیچیده قطعا باعث بوجود آمدن بحث هایی می شود که اگر شما از قبل عکس العمل فرد یا افراد  مقابلتان را پیش بینی کنید  می توانید شرایط را طوری مدیریت کنید که باعث ایجاد ناراحتی و نزاع درتیم نشود برای پیش بینی ، این سوالات را از خود بپرسید :

نکات اصلی بحث چیست؟

سه عکس العملی که ممکن است از شخص مقابلتان رخ دهد را پیش بینی کنید

و در نهایت پاسخ من به هرکدام از عکس العمل های پیش بینی شده  او چیست؟

جای سرزنش را به کنجکاوی بدهید
اضطراب و احساس عدم امنیت و آرامش زمانی به اعضای تیمتان دست می دهد که شما را شخصی سرزنشگر بدانند. بر اساس تحقیقات دانشگاه واشنگتن ” انتقاد شدیدا باعث ایجاد درگیری و تشویش می شود ” . در مواقعی که از عملکرد تیمتان ناراضی هستید کنجکاوی را جایگزین سرزنش کنید

وقتی متوجه افت عملکرد یکی از اعضای تیمتان می شوید به جای اینکه او را سرزنش کنید و در نقش مدیر بودنتان فرو روید به عنوان یک ناظر یا یک شخص بی طرف با او صحبت کنید مثلا می توانید بگویید “در دو ماه گذشته میزان مشارکت شما در جلسات کاهش چشمگیری یافته، به نظر می رسد پیشرفت شما در پروژه کمتر شده فکر می کنید دلیل آن چه چیزی می تواند باشد؟ ”
می توانید در هنگام بوجود آمدن مشکل، تیمتان را درگیر پیدا کردن مشکل بوجود امده کنید به عنوان مثال می توانید بگویید: من تصور می کنم که عوامل متعددی در بوجود آمدن مشکل وجود دارند. شاید ما بتوانیم با کمک هم این عوامل را پیدا کنیم؟ ”
افرادی که مسئول ایجاد مشکل هستند، اغلب کلیدی برای حل آن دارند. مستقیما بپرسید: “فکر میکنید راه حل این مشکل چه چیزی باشد ؟” یا “نظر شما برای حل این مشکل چیست؟”
از اعضای تیم فیدبک بگیرید
گرفتن فیدبک همیشه یکی از راه های مطلوب برای تعامل با افراد است، گرفتن فیدبک از اعضای تیم چه در مورد مسائل کاری و چه در مورد مدیریت تیم،باعث افزایش اعتماد به رهبران می شود.به عنوان مثال، سانتاگاتا پس از دادن بازخورد به مدیر ارشدش با این واکنش از او مواجه شد ” کار تو مانند زدن یک مشت به صورت من بود، اما تو دلایل منطقی برای کارت داشتی که باعث شد من علاقه زیادی برای ادامه بحث داشته باشم، با این کار می توانیم به راه حلی برای موضوعات مطرح شده دست پیدا کنیم ”

پس نتیجه ای که می توان از این تحقیقات گرفت  این است که اگرحس امنیت روانی را در تیم خود ایجاد کنید، نه تنها انگیزه ی اعضا را برای حل مسائل سخت و دشوار بیشتر می کنید بلکه فرصت های بیشتری برای یادگیری در اعضای تیم ایجاد می کنید و بدین ترتیب  بهره وری تیم و سازمان خود را نیز افزایش خواهید داد